اولویتـ اولـ "غرورمــﮧ" چـوטּ تمـومـِ "وجـوכمــﮧ"
یه مدت نبودم واسم یه مشکلی پیش اومده بود گفته بودم دوراهی بدی گیر کردم واسم دعا کنین پر از تردید و شک بودم اخرشم گند زدم به همه چی +اونایی که باید رمز و داشته باشن دارن ازم رمز نخوایین
✘ادامهـ مطلبـ✘
♥ 31 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ:
بــه همه چیــز عادت می کنیــم ... به داشتــه ها و نداشتــه هایمان ... خیلی طول نمی کِشد جلوی آینه زل بزنی به خودت ، موهایت را کـنــــار بزنی و با خودت بگویی : اصلا مگر داشتی اش ..؟! مگــر از اول بود ؟! که بودن و نبودنش مهم باشــد....؟!
♥ 31 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ:
۲ . دلتون بسوزه حالاکه شما بستنی نمیخورید ۳ . بستنی خور حرفه ای هستیم ۴ . ما اولش بستنی بودیم بعد تکامل یافتیم شدیم انسان ایناهم دوستامونن 5. ما داریم تمرین میکنیم 6. همه چیزو ایجوری میخوریم ! با من میمونی ؟؟؟
۱ . ما پول داریم که بستنی میخوریم
♥ 31 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ:
پیتزا میخورین؟؟ با پنیر زیاد :دی . من که خیلی خوشم میاد
♥ 28 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ:
به سراغه من اگر می آئید... با تچکر فصل عینک دودی بر همه ی هیزان عزیز مبارک. با آسودگی همه جای طرف را دید بزنید در حالیکه سرتان در آن راستا نیست انجمن هیزان مجرب و مجرد اینایی که تو شبکه من و تو نشون میده مسئول جابجایی های غول آسا هستن یه برنامه بذارن بیان منو هم از پای کامپیوترم بلند کنن! کارنامه ایرانی ها : ﺑﻌﻀﻲ ﻭﻗﺘﺎ ﻻﺯﻣﻪ ﮐﻪ ﺗﮑﻠﻴﻔﺘﻮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﻲ ، آیا می دانید تاثیر جمله «این مکان مجهز به دوربین مداربسته می باشد»به مراتب بیشتر از جمله «عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید» می باشد ! ی کم خجالت بکشیم بد نی!! از گفت و گوهای رایج من و مامانم می توان به گشنمه و کوفت بخوری اشاره کرد اگه یه چیزی رو مادرتونم نتونست پیدا کنه دیگه قیدشو بزنید ، اون چیز دیگه برای همیشه گم شده … رو سنگ قبر یارو نوشتن : در سن 98 سالگی به دیار باقی شـِتافت کمدمو باز کردم میبینم چند تا از لباسای خواهرم قاطی لباسامه به مامانم میگم : اینا چرا اینجاست ؟ ﺣﺘﻰ ﺗﺼﻮﺭﺷﻢ ﺳﺨﺘﻪ، ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻳﻪ ﺷﺎﻋﺮ ﺗﻮ ﺧﻠﻮﺕ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺶ ﺭﻭ ﻳﻜﺠﺎ ﺟﻤﻊ ﻛﻨﻪ ﻭ ﺭﻭﻯ ﻛﺎﻏﺬ ﺑﻨﻮﻳﺴﻪ ﻧﺎﺭﻯ ﻧﺎﺭﻯ ﻧﺎﺭﻯ،ﻳﻪ ﮔﻮﻟﻪ ﺍﻧﺎﺭﻯ ناری :|
کوچه تنگــه ... بلــــــه
عروس قشنگــه ... بلـــــه
آخه نمیدونم تنگی کوچه چه ربطی به قشنگی عروس داره!
والااا
زبان انگلیسی =۱۹
زبان فارسی =۱۳
ﺭﻭﺩﺭﻭﺍﻳﺴﻲ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺬﺍﺭﻱ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺜﻪ ﻳﻪ ﮐﻮﻩ ﻗﻮﻱ ﺑﺎﺷﻲ ،
ﻗﺎﻃﻊ ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺍﺯ ﺟﻠﻮﻱ کامپیوتر ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺸﻲ ﻭ ﺑﺮﻱ ﺩﺳﺘﺸﻮﻳﻲ
خو لامصب شتافت چیه ؟
اینو دیگه به زور بردن ... والا بخدا ): میگه خواهرت گفته اینا رو نمیخواد بدمش به مستحق
♥ 26 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ:
فاطمه اكتفا به نامش نكنيد شهادت یاس کبود مدینه برهمه مسلمانان تسلیت
نشناخته توصيف مقامش نكنيد
هر كس که در او محبت زهرا نيست
علامه اگر هست سلامش نكنيد
♥ 24 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ:
سلام دوستای گلم واسم دعا کنید روزای خوبی نیست دو راهی بدی گیر کردم هر کی رمز خواست بگه بهش بدم
✘ادامهـ مطلبـ✘
♥ 24 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ:
چند وقت دیگه اینجوری باید بریم ادامس خرسی بخریم :| مملک نیست که دیوونه خونه س
♥ 23 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ:
آخرین نوشته عسل بدیعی در فیس بوک عسل بدیعی در آخرین ورودش به فیس بوک چه نوشته بود؟ عسل بدیعی آخرین بار در روز چهارم فروردین دو عکس از خودش در صفحه فیسبوکش منتشر کرد؛ اما آخرین نوشته او در صفحهاش مربوط به 19 اسفند است که بدین شرح است: «حس میکنم از گور برخاستهام … تولدی در راه است و بوی عطرش در فضایم جاریست» .
♥ 23 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ:
خدایــــا ! می خواهم اعتراف کنــم... دیگـــر نمی توانم... خسته ام.... من امانت دار خوبی نیستم!! "مــرا" از من بگیــر....مال خودت! من نمی توانـــم نگهش دارم.... نه اینـــکه زانو زده باشـــم ... نـــه ! فقط ، تنهایی سنگیـــن است....
♥ 21 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ:
زلــــــ"بوشهر"ــــــزلــــــه هموطن عزیز تسلیت مرا بپذیر ارزوی صبر برای بازماندگان قلب ایران لرزید
♥ 21 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ:
بازم میخوام با روح و روانتون بازی کنم..
بفرما الوچه ترش ترش اصلا من ازار دارم :دی
♥ 20 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ:
كلمات قصار جواد خياباني ويژه سال 92 ** خدایا این خیابانی رو از ملت ایران نگیر ** :)
گزیده ای از کلمات قصار آقا جواد در بازی ایران و کویت را بخوانید. در این حین البته صورت شیرین او را در پس ذهن داشته باشید . نکته این است که اشتباهات خیابانی بیش از بقیه به چشم می آید:|
* شنبه بازی زاراگوسا با رئاله حالا معلوم نیس مسعود به اون بازی برسه یا نه.
* مهرداد اولادی بازیکنیه که یک ذات هنرمند توی ساق پاشه.
* اگه پنالتی کویت گل بشه بازی قشنگتر میشه.
* اين حرکت اولادى مثل الا کلنگ بچه ها بود.
* یک سانتر خوب، و چون مهاجمین ما سرزن نیستند، دروازه بان کویت به زحمت می افته.
* کویت نزدیکِ خرمشهر و آبادانِ، شجاعی با این که گچسارانیهِ ولی با لباسِ صنعت نفت بازی کرده.
* من هیچکدوم از دوتا بازی رو ندیدم، ولی باید دید که چرا تایلند تو دو تا بازی 8 تا گل خورده.
* تیموریان نماینده محترم ارامنه مقیم ایرانه.
* گل برای ایران! توپ گل شد اما به تور نخورد.
♥ 20 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ:
مردم ایران الان این شکلین تو خونه شما هم شیرینی و اجیل تحت تدابیرشدید امنیتی نگهداری میشه :| عیدی که توش مردان اهنین نباشه عید نیست که والا :) دیگه اوضاع جوری شده که . . . نخواستیم اقا باشه ماله خودتون یکی از چالش های بزرگی که در کودکی فراروی ِ من بودُ باهاش درگیر بودم این بود که چه جوری “فریبرز عربنیا” و “ابوالفضل پورعرب” رُ از هم تفکیک کنم !!! ما به یکی گفتیم خدا به زمین گرم بزنتت ، نام برده الان روی شن های سواحل آنتالیا داره آفتاب میگیره .فک کنم سوتفاهم شده با خدا !!! ﺍﻣﺎ ﺩﻭﺭ ﺯﺩﻧــــــــــــــﻮ ﺧﻮﺏ ﺑﻠﺪﻥ آیا از صبح تا شب درفیس بوک و اینترنت علاف هستید؟ تا حالا دقت کردین سر جلسه امتحان همه منتظرن یکی برگشو ببره تحویل بده تا بقیه برگشونو ببرن تحویل بدن ! نشد یه بار این خانواده بپرسن صبونه میخوری ما هم با ناز بگیم بیارین تو رختخوابم لطفاً یعنی گفتیم ها منتهی جوابش در خور مقام ما نبود نادیده گرفتیم !
یه دلم میگه بخر بخر " گرون میشه " یه دلم میگه نخر نخر " ارزون میشه "
وقتی بهت عیدی میدن
جوری نگات میکنن
انگار منتظرن باقی پولشونو بهشون پس بدی
آیا هر روز شما مثل روزهاى دیگر است؟
آیا هیچ پیشرفتى ندارید؟
.
.
ما هیچ پیشنهادى براى شما نداریم!!
خدا شاهده ما هم مثل شماییم:|
♥ 8 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ:
اسمال آقا / عینک سیا / پیرن قشنگ / پاشنه طلا / میخوام بیام در خونتون / حرف بزنم با ننه تون / بگم شدم عاشق پسرتون آقا ما الان نفهمیدیم این عکس ماله چه مراسمیه!؟
الف ) تاج گذاریته؟
ب ) تولدته؟
ج ) ولنتاینه؟
د) برد بازی بارسلوناس؟
ه )نامزدیته؟
♥ 6 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ:
سربازی رفتن دخترا (طنز باحال) صبحگاه:
فرمانده: پس این سربازهها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !) کجان؟
معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن
ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...
سلام سارا جان
سلام نازنین، صبحت بخیر
عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر
سلام نرگس
سلام معصومه جان
ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی...
صبحانه :
وا... آقای فرمانده، عسل ندارید؟
چرا کره بو میده؟
بچهها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفع میکنه
آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم
بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه)
فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید
وا نه، لباسامون خاکی میشه ...
آره، تازه پاره هم میشه ...
وای وای خاک میره تو دهنمون ...
من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا ...
ناهار
این چیه؟ شوره
تازه، ادویه هم کم داره
فکر کنم سبزی اش نپخته باشه
من که نمیخورم، دل درد میگیرم
من هم همینطور چون جوش میزنم
فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید!
بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما یم؟
برو خودت غذا درست کن
والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمیکنم، حالا واسه تو ...
چون کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخورد
بعد از ناهار
فرمانده: کجان اینا؟
معاون: رفتن حمام
فرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد، اما صدای داد او در میان جیغ سربازهها گم میشود...
هوووو.... بی شعور
مگه خودت خواهر مادر نداری...
بی آبرو گمشو بیرون...
وای نامحرم...
کثافت حمال...
(کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!)
بعد از ظهر
فرمانده: چیه؟ چرا همه نشستید؟
یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟
جوجه بدون برنج
رژیمی عزیزم؟
آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب ماسک بزنم.
شب در آسایشگاه
یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟
فرمانده: بله بسیار زیاد!
خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو نشون میده، همه با هم ببینیم
فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!!
فرمانده میره تو آسایشگاه:
وا...عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا تو
راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو
فرمانده: بلندشید برید بخوابید!
همه غرغر کنان رفتند جز 2 نفر که روبرو هم نشسته اند
فرمانده: ببینم چیکار میکنید؟
واستا ناخونای پای مهشید جون لاکش تموم بشه بعد میریم.
آره فری جون؛ صبر کن این یکی پام مونده
فرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی.
سرباز: آخه گناه داره، طفلکی
مهشید: ما اومدیم سربازی یا زندان! عجبا!
✘ادامهـ مطلبـ✘
♥ 6 / 1 / 1392 ساعت توسط .._✓✔ سحــــر جـــونــے ツ: